فهرست مطالب
مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 14، پاییز 1396)
- تاریخ انتشار: 1396/08/24
- تعداد عناوین: 8
-
صفحات 1-9مقدمهارتباط بین شناخت و هیجان همواره برای محققان جالب و مورد توجه بوده است. علیرغم اینکه هریک حوزه ای جداگانه محسوب می شوند ولی با یکدیگر در تعامل اند.هدفلذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر القایی هیجان های شرم و گناه در عملکرد حافظه فعال انجام شد.روشاین پژوهش نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 95-1394 بوده است. در این پژوهش ابتدا 100 دانشجو با دامنه سنی بین 19-23 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی جمعیت شناختی و تکلیف دو گانه مداد-کاغذی را به منظور بررسی حافظه فعال انجام دادند. سپس از بین آن ها مجموعا 96 دانشجو بر اساس سن و عملکردشان در حافظه فعال در سه گروه هیجان شرم(32 نفر)، هیجان گناه(32 نفر) و گروه خنثی(32 نفر) همتاسازی شدند. سپس شرکت کنندگان تکلیف یادآوری خاطرات هیجانی و تکلیف دو گانه مداد-کاغذی را انجام دادند. داده ها به کمک 22 SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون، هیجان های شرم و گناه به طور معناداری (95/4=F ، 01/0P<) حافظه فعال افراد را تحت تاثیر قرار می دهند.نتیجه گیریبراساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که هیجانات، عملکرد حافظه فعال را تحت تاثیر قرار می دهند و قرار گیری در معرض یادآوری خاطرات هیجانی منفی (شرم و گناه) در حافظه فعال افراد تداخل ایجاد می کند.کلیدواژگان: شرم، گناه، حافظه فعال
-
صفحات 11-20هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های هویت، مسئولیت پذیری و جهت گیری مذهبی با احساس تنهایی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان است. نمونه پژوهش مورد نظر شامل 250 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی سمنان می باشد، که برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی، مسئولیت پذیری،جهت گیری مذهبی آلپورت و احساس تنهایی UCLA و روش تحقیق همبستگی می باشد.
برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری رگرسیون چند متغیره و همبستگی پیرسون به آزمون فرضیه های مورد تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که سبک هویت سردرگم/اجتنابی توان پیش بینی احساس تنهایی دانشجویان را دارد. همچنین احساس تنهایی دانشجویان با حس مسئولیت پذیری و تعهدشان رابطه عکس و منفی دارد و توان پیش بینی احساس تنهایی دانشجویان بر اساس جهت گیری مذهبی شان وجود ندارد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بین دو گروه دختران و پسران نیز از نظر سبک های هویت، مسئولیت پذیری، جهت گیری مذهبی و احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود ندارد.کلیدواژگان: سبک های هویت، مسئولیت پذیری، جهت گیری مذهبی، احساس تنهایی -
صفحات 21-35مقدمهاین پژوهش به منظور اثربخشی توانبخشی روانی- اجتماعی در کاهش علائم منفی و بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن انجام شد.روشروش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از بین جامعه آماری که شامل تمامی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در مراکز شبانه روزی توانبخشی بیماران مزمن روانی در شهر سنندج بوده، 30 نفر از مبتلایان در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) انتخاب گردید. مداخله های انجام شده در 12 جلسه (توان بخشی روانی- اجتماعی) به کمک پیش آزمون- پس آزمون ارزیابی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های علائم منفی اندریسن و مهارت های اجتماعی ده بزرگی استفاده و فرضیه های پژوهش نیز از طریق آزمون تحلیل واریانس چندراهه محاسبه شدند.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی روانی- اجتماعی در کاهش علائم منفی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن تاثیر معناداریدارد. توانبخشی روانی- اجتماعی در بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن تاثیر معناداری دارد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده، بکارگیری روش های غیردارویی همچون توانبخشی روانی-اجتماعی در کاهش علائم منفی و بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرن توصیه می شود.کلیدواژگان: توانبخشی، روانی- اجتماعی، علائم منفی، مهارت اجتماعی، اسکیزوفرنی
-
صفحات 36-48پژوهش حاضر به مقایسه تفکر خلاف واقع بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب و افراد سالم می پردازد.روشروش پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای است.30 زن افسرده و 30 زن مضطرب که در سال 1394 به مراکز مشاوره روانشناختی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با تشخیص روانپزشک و روانشناس به پژوهشگر ارجاع داده شدند؛ همچنین 30 زن سالم که سابقه هیچ گونه اختلال روانپزشکی و مصرف دارو نداشتند، انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی (CINES) بر روی نمونه اجرا گردید.یافته هانتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که بین سه گروه از لحاظ نمرات تفکر خلاف واقع و زیر مقیاس های آن تفاوت معنادار وجود دارد (009/0P<). به طوری که افراد افسرده بالاترین نمره و افراد سالم پایین ترین نمره را داشته اند. نمرات تفکرخلاف واقع رو به پایین بدون ارجاع، تنها بین دو گروه افسرده و سالم معنادار است (002/0p<). نمرات زیرمقیاس های تفکرخلاف واقع رو به بالا دیگر ارجاع، رو به بالا خود ارجاع و رو به بالا بدون ارجاع در افراد افسرده و مضطرب به طور معناداری بیش از گروه افراد سالم می باشد (001/0p<) اما بین دو گروه افراد افسرده و مضطرب تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیریاحساس منفی تفکر خلاف واقع را فعال می کند، که ممکن است احساس منفی را تشدید کند. همچنین، تفکر خلاف واقع خیلی زود بعد از فعال سازی به طور خودکار بازداری می شود و احساس منفی ناشی از آن را کاهش می دهد ولی در افراد افسرده و مضطرب این پدیده رخ نمی دهد و نشخوار فکری خلاف واقع ادامه می یابد.کلیدواژگان: تفکر خلاف واقع، تفکرخلاف واقع رو به پایین بدون ارجاع، تفکرخلاف واقع رو به بالا دیگر ارجاع
-
صفحات 49-57زمینه و هدفخودکشی یکی از معضلات امروزه است که همواره یک متغیر روان شناختی در آن درگیر است. از آنجاییکه یکی از جمعیت هایی که بیشترین توجه را در این زمینه به خود جلب کرده جمعیت بیماران روانپزشکی است، پرداختن به این مسئله و بررسی ارتباط آن با متغیرهای مربوطه در این بیماران اهمیت خاصی دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی و تعداد دفعات بستری، تشخیص روان پزشکی و همچنین طول مدت بستری استمواد و روش هاتمامی بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها و سایر اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سپس با مراجعه به پرونده بیماران و تعیین تشخیص روانپزشکی، وسایر اطلاعات لازم اخذ گردید. علاوه بر داده های جمعیت شناختی و تشخیص و سایر اطلاعات لازم از بیماران و پرونده پزشکی آنان، از پرسشنامه افکار خودکشی بک نیز استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید.یافته هاهیچ یک از متغیرهای سن، جنس، شغل، و وضعیت تاهل ارتباط معنی داری با خودکشی را نشان نداند. همینطور متغیرهای تشخیص روانپزشکی، طول مدت و همچنین تعداد دفعات بستری در بیمارستان روانپزشکی هیچکدام ارتباط معنی داری با خودکشی نداشتند.نتیجه گیریتوزیع خودکشی در بیماران گروه نمونه تابع هیچ یک از مولفه های جمعیت شناختی و همینطور تشخیص روانپزشکی و تعداد و طول مدت بستری نبود. در این زمینه متغیرهای شناختی ممکن است دخیل باشند که برای روشن شدن بیشتر به مطالعات دیگری نیاز است.کلیدواژگان: خودکشی، متغیرهای جمعیت شناختی، بیماران روانپزشکی، تشخیص روانپزشکی
-
صفحات 58-64زمینه و هدفاختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)[1] یکی از رایج ترین اختلالات بالینی در کودکان و نوجوانان می باشد که تحت تاثیر عوامل مختلف می باشد هدف از انجام این تحقیق تعیین تعیین ارتباط بین تفاوت جنسیتی و سابقه اختلال روان پزشکی در خانواده با اختلال نافرمانی مقابله ای در بین دانش آموزان ابتدائی شهر سنندج در سال 1393 می باشد.روشدر مطالعه مقطعی حاضر، جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی ساکن در شهر سنندج در سال 1393 بود. تعداد نمونه شامل 377 دانش آموز بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه علائم مرضی کودکان استفاده شد، که روایی و پایایی آن اثبات شده بود. اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS-18 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ برای آنالیز تفاوت ها از Independent- samples t-test استفاده شد و سطح معناداری (P<0.05) در نظر گرفته شد.یافته هااز تعداد 377 دانش آموز مورد مطالعه 62.6 درصد (236 نفر) پسر و 37.4 درصد (141 نفر) دختر بودند. نتایج مطالعه نشان داد که 1/11 درصد از افراد مورد مطالعه سابقه اختلال روان پزشکی در والدین آن ها وجود داشت. میانگین نمره اختلال نافرمانی مقابله ای در بین دختر و پسر تفاوت معنی دار داشت ((p≤0.001 و همچنین شیوع اختلال نافرمانی در کودکان والدینی که دارای سابقه ی اختلالات روان پزشکی بودند، بیشتر دیده شد (P=0.08).نتیجه گیریعواملی مانند جنسیت و سابقه اختلال روان پزشکی در خانواده بر شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر دارند، بنابراین آموزش والدین در خصوص این اختلال توسط نهادهای مرتبط، می تواند مفید باشد.کلیدواژگان: اختلال نافرمانی مقابله ای، دانش آموزان ابتدایی، سنندج
-
صفحات 65-76مقدمهنگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک در بسیاری از اختلال ها، به خصوص اختلال های اضطرابی است.هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین بی نظمی هیجانی، افکار منفی تکرارشونده و آمیختگی فکر- عمل بر نگرانی انجام گرفت.روشبا توجه به طرح پژوهش حاضر (همبستگی) از روش تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. 343 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به پرسشنامه آمیختگی فکر (TFI)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، پرسشنامه افکار منفی تکرارشونده (RNTQ) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) پاسخ دادند.یافته هانتایج نشان داد که متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان، افکار منفی تکرارشونده و آمیختگی فکر، همبستگی معنادار و مثبتی با نگرانی داشتند ( 01/0>p ). همچنین، نتایج تحلیل گام به گام نشان داد که در گام اول، دشواری در تنظیم هیجانی به تنهایی 25 درصد از واریانس نگرانی و در گام دوم افکار منفی و دشواری در تنظیم هیجانی 31 درصد از واریانس نگرانی را تبیین می کنند و آمیختگی فکر- عمل از مدل حذف شد.نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش حاضر، بی نظمی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده قادر به پیش بینی نگرانی در دانشجویان بوده است و این یافته ها می تواند گامی در جهت شناخت بیشتر ماهیت نگرانی محسوب شود.کلیدواژگان: نگرانی، بی نظمی هیجانی، آمیختگی فکر، عمل و افکارمنفی تکرارشونده
-
صفحات 77-90هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی(QOLT) در تغییر سطح تاب آوری تحصیلی و خود-تمایزیافتگی دانش آموزان دختر افسرده شهر خرم آباد بود. این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای افسردگی شهر خرم آباد انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش(کیفیت زندگی درمانیQOLT) و گواه گمارده شدند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته تحت کیفیت زندگی درمانیQOLT قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تجدید نظر شده خود تمایزیافتگی (DSI-R) اسکورون و اسمیت(2003) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئل(2004) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار(SPSS.21) انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که کیفیت زندگی درمانی در افزایش خود-تمایزیافگی و تاب آوری تحصیلی اثربخش است.کلیدواژگان: کیفیت زندگی درمانی، تاب آوری تحصیلی، خود-تمایزیافتگی، افسردگی
-
Pages 1-9IntroductionThe relationship between cognition and emotion has always been of interest for researchers. Although each area is considered to be separate, but they interact with each other.PurposeTherefore, this study aims to investigate the induced impact of the emotions of shame and guilt on working memory performance.MethodsThis study was quasi-experimental in which pretest-posttest design has been used. The population in this study includes all the female college students at Azerbaijan Shahid Madani University in 2014-2015 academic year. Firstly, 100 students between 19-23age groups were selected by convenient sampling to complete demographic questionnaire and to do the dual paper-pencil task for the evaluation of the working memory performance. Then , a group of 96 students was matched in three groups of the emotion of shame (N = 32), emotion of guilt (N = 32) and neutral group (N = 32) based on age and working memory performance. Afterwards, participants were asked to carry out the task of recalling emotional memories and dual paper-and-pencil task. The gathered data were analyzed using SPSS 22 software, the descriptive statistics and analysis of covariance.ResultsThe results obtained through the use of covariance method showed that after modifying the pre-test scores, the emotions of shame and guilt significantly affected the individual`s working memory(F= 4/95¡ pConclusionBased on these Results, we can conclude that emotions affect working memory performance, and exposure to negative emotional memories (shame and guilt) interfere with working memory.Keywords: Shame, Guilt, Working Memory
-
Pages 11-20This research is aimed to the relationship between identity style, responsibility and religious orientation with soleness sensation of M.A students of Islamic Azad University in Semnan. The sample of research consists of 250 M.A students of Islamic Azad University in Semnan that they are chosen with incidental method. The tools of research are identity style of Berzonoski s questionnaire, responsibility questionnaire, religious orientation questionnaire of Alport and UCLA questionnaire and the plan of the research is based on correlation.
For inferential analyzing, we used multi-variable regression, Pearson correlation and to check the research assumption. The results of the research show that amaze identity style can anticipate soleness sensation. Furthermore soleness sensation of students has negative relation with responsibility and their commitment, and we can not anticipate soleness sensation religious orientation. The end of research, we understand that there is no significant difference between sex of students in identity style, responsibility, religious orientation and soleness sensation.Keywords: identity style, responsibility, religious orientation, soleness sensation -
Pages 21-35IntroductionThis study examined the effectiveness of psychosocial rehabilitation in reducing negative symptoms and improving social skills in chronic schizophrenia patients.MethodThe study quasi-experimental and was with plan Pre-test and post-test. That with use from sampling available between statistical society that including all people suffering to chronic schizophrenic that were at Rehabilitation Circadian centers. 30 patients were chosen at 2 groups testing and control. Interventions conducted in 12 sessions (psycho-social rehabilitation) were evaluated to help Pre-test and post-test. For data collection be used from Andreasen negative symptoms questionnaire and also Dehbozorgi social skills and research hypotheses calculated with multi-way ANOVA.ResultsThe results showed that psychosocial rehabilitation in reducing negative symptoms in patients with chronic schizophrenia were significantly effective. Psychosocial Rehabilitation of patients with chronic schizophrenia were significantly effective in improving social skills.ConclusionAccording to the results, the use of non-pharmacological methods such as psychosocial rehabilitation in reducing negative symptoms and improving social skills is recommended in schizophrenic patients.Keywords: Rehabilitation, Psychosocial, Negative Symptoms, Social Skills, Schizophrenia
-
Pages 36-48IntroductionThe current research compared the counterfactual thinking of patients with depression, anxiety and healthy people.MethodSample was consisted to 30 depressed women and 30 anxious women from different consulting centers of Isfahan in year 2015 were referred to the researchers; Also 30 healthy women without the history of psychiatric disorders or drug abuse were selected. Then test of this study was administered on the sample.ResultsResults of multivariate analysis of variance showed there is significant difference between three groups in counterfactual thinking. Depressed people got more scores and healthy people got less scores. There is significant difference between groups depression and healthy in nonreferent downward counterfactual thinking scores. In depressed and anxious people was significantly more other referent upward, self referent upward, nonreferent upward counterfactual thinking scores than healthy people. But was not any significant difference between anxious and depressed people in these variable.ConclusionNegative feeling activating counterfactual thinking up ward which may further Negative feelings. counterfactual thinking is atumaticly inhibition soon after activation but not occur in depressed and anxious people these event and countiniue vicious circle of counterfactual obsessive rumination.Keywords: Counterfactual Thinking, Nonreferent Downward, Other Referent Upward, Self Referent Upward
-
Pages 49-57BackgroundToday suicide is a major problem in the realm of mental health, and usually it has a psychological theme. Since the psychiatric patients gives so much attention in this scope, so, as a major aims of this study, studying the relation between suicide and demographic variables, psychiatric diagnosis and duration of mental illness among psychiatric patients is needed.MethodAs an analytic-descriptive study, among all patients who have the inclusion criteria, those who admit informed consent (152 participant), complete questionnaires and other needed informations. Then other necessary datas were gives from the psychiatric documentations of the patients. Alongside datas which gives from the patients and their hospital documentations, the Beck scale for suicidal ideation was used. The 20th version of SPSS software was used to analyzing datas and it did through these statistical analyses: Pearsons Coloration Coefficient, independent T test, and one-way ANOVA.
Finding: With regard to statistical analysis there was not any significant relationship between suicide grade and demographic variables, psychiatric diagnosis and the duration of mental illness among patients.Conclusionthe distribution of the sample scores not relies on any demographic variables. It seems that cultural and social variables are important to keep in our mind. With taking account our limitations, further studies need to find exclusive and specific datas.Keywords: suicide, demographic variable, psychiatric patients, psychiatric diagnosis -
Pages 58-64Background andPurposeOppositional defiant disorder (ODD) is the one of the most common clinical disorders in children and adolescents affected by various factors. The aim of this study was to determine the Relationship between Gender Difference and the History of Psychiatric Disorders in the Family with Oppositional defiant disorder among Primary School Students in Sanandaj in 2014.MethodIn this cross-sectional study. The study population consisted of primary school students living in the sanandaj city in 2014. The sample size of this study were 377 students who selected by stratified random sampling method. Instruments of this study were Child Symptom Inventory questionnaire whose validity and reliability were proven. Data was analyzed by SPSS-18. Independent-samples t-test was used to analyze the differences. PResultsAmong 377 students, 62.6% (236 students) were male and 37.4% (141 students) were female. Results showed that 11.1% of samples had a history of psychiatric disorders in their parents. The mean score defiant disorder among boys and girls statistically significant difference was also statistically significant mean defiant disorder with a history of parental separation (p≤0.002).ConclusionFactors such as sexual and Psychiatric Disorders in the Family have an impact on the prevalence of ODD, so parenting tutorials about this disorder can be useful by relevant institutionsKeywords: Oppositional defiant disorder (ODD), Primary students, Sanandaj
-
Pages 65-76IntroductionThe aim of this study was to investigate the role of thought-action fusion, emotion dysregulation and repetitive negative thoughts in the prediction of worryMethodAccording to the current research design (correlation), the Pearson correlation and the multiple regression methods was used. 343 students from the Kharazmi University were selected by a convenience sampling method and then completed the Thought Fusion Inventory (TFI), the Difficulties in Emotion Regulation Strategies Scale (DERS), the Repetitive Negative Thoughts Questionnaire and the Penn State Worry Questionnaire (PSWQ).ResultsThe results showed that thought-action fusion, repetitive negative thoughts and emotion dysregulation variables had a significant and positive correlation with worry (pConclusionAccording to the results, it was indicated that Emotion Dysregulation and Repetitive Negative Thoughts have been able to predict worry and this results can be considered a step towards a better understanding of the nature of the worry.Keywords: Worry, Thought-action fusion, Repetitive negative thought, Emotion dysregulation
-
Pages 77-90The aim of this study was to determine the effectiveness of therapy quality of life (QOLT) to change academic resilience and self-differentiation school students of Khorramabad girl was depressed .This quasi-experimental study in which the pretest - posttest control group was used. The sample consisted of 40 subjects that depression among female high school students of Khorramabad were selected and randomly assigned to experimental groups (health, quality of life QOLT) and control were handled .Intervention in the experimental group for 8 sessions of 2 hours of quality of life were QOLT treatment. During this period, the control group received no intervention. The data were collected from questionnaires differentiation of self Askvrn and Dundee (1998) and a questionnaire academic resilience Samuel (2004) in the pre-test and post-test for both test and control groups were used. Data were analyzed using analysis of covariance. Data analysis software program (SPSS.21) was performed. Covariance analysis showed significant differences between the two groups. Results showed that quality of life therapy is effective in increasing differentiation and resiliency of the school.Keywords: quality of life, health, educational resilience, self-differentiation, depression